دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
بررسی رخ دادهای هنری چند دهه اخیر ایران به روشنی نشان میدهد که تمایل اساسی بین آثار هنری و جامعه بسیار اندک است. هنرمندانی که در این جامعه زندگی می کنند گوشه گیری خاصی دارند و اثری که عرضه می کنند، نماینده قالبهای خاص رشته هنریشان است چنین هنری نمی تواند در حیات اجتماعی و تحولات مربوط به آن نقش بارزی ایفا کند.
امروه هنر باید واقعیت خود را به منصه ظهور برساند وبه دامان خاستگاه خویش که جامعه است برگدد.هنرمند درحال حاضر مسیر خویش را نه در دالهای مردم بلکه در حصارتنگ سبکها انتخاب کرده است، او فرسنگها با آنچه هست و باید باشد فاصله دارد.
گفته می شود، حتی سورئالیستی ترین هنرها ریشه درواقعیت دارند وآن واقعیت جامعه و محیط اجتماعی است. زیرا پدیده هنر و تحولات هنری نتیجه کنش و واکنشهای حیات انسان اند و هنر گره بند تب وتاب اجتماعی است به ناچار باید این عقیده را بگشاید، مشعلی بر افروزد و فرار راه قرار دهد. بایسته است روندگان طریقت را به کمک نهایی رهنمون گردد.
هنر سیری معنوی به سوی حقیقت جاودانگی تجلی احساسی است که آنچه هست سیرش نمی کند وهستی را در برابرخویش اندک،سرد،زشت وحتی به گفته «سارتر» احمق وعاری از معنی و فاقد روح و احساس می یابد آن اضطراب و تلخکامی صاحبدل بلند پرواز و اندیشمند بزرگ و سرمایه دار معنی است.
هنر،آیینه و جام جهانی نمایی است که هنرمند فرآیند آغاز وانجام زندگی خویش را هماره در آن می نمایاند و فریادی است که طنین صدایش، خواب از چشم خفتگان می رباید هنر انسان را با جهانی ازتصاویر آشنا می کند که از طریق آن به چشم اندازی از جهان زندگیش رهنمون خمی گردد همچنین منظری از اندیشه ها وعواطف رادر برابر انسانها میگستراند اگر اثر هنری درخشان باشد پس از دیدن آن نمی توان زندگی را ماتند پیش نگریست زیرا هنر موفق افق دید هنرپذیر را گسترش می دهد به گونه ای که جهان وجای خود را در آن دیگر سان می یابد جهان گویی با هنر به شیوه های تازه ای چهره می نمایاند.[1]
ادیبی می گوید : «هنر پاسخی است به یک نیاز، نیاز تاب ربای و تب آلوده که آرام از هنرمند می ستاند. جهان هنرمند پیمانه ای است که سرشار شده، به ناچار به میآید و فرومیریزد. ودیگری می گوید: «هنر سرگردان روی است که در مهارش نمی توان نگاه داشت.» چه با نظر به نبوغ خود هنرمند وچه با نظر بسیار با ارزش است. به گونه ای که با حذف آن از فرهنگ بشری چندان تفاوتی با حذف انسانیت انسان ندارد.[2]
رنج ها و آلام جامعه در نهاد هنرمند ریشه دوانده است هنرمند را دردمندی وغم انسان داشتن است از دیگران متمایز می سازد هنرمند آنچه را ارائه می دهد، نمایش پدیدارهای زندگی اجتماعی و حیات انسانی است که با قالب محتوای پرداخت شده و به منصه ظهور میرسد.
«توماس مان» بر این باور است که هنر را باید از بند تنها ماندن با برگزیدگان دانش اندوختهای که خواص نامیده می شود رهانید. زیرا عمر، این برگزیدگان به زودی سپری می شود- در واقع، اکنون هم سپری شده است – آنگاه هنر کاملاً تنها خواهند ماند وبه تنهایی خواهد مرد. مگر آنکه، راهی به سوی انسانها بگشاید[3]. اگر این امر تحقق یابد هنر وهنرمند بار دیگر خود را در مقام خدمت به اجتماع خواند یافت اجتماعی که با وسایلی بسیار ژرف ترازآموزش، به صورت یکپارچه درآمده است: اجتماعی که دارای فرهنگ نباشد بلکه خود فرهنگ باشد.
[1] فیشر، ضرورت هنر در روند تکامل اجتماعی، 1358
[2] جعفری، زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام
[3] شریعتی، هنر 1369
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
جایگاه ممتاز معماری اسلامی در هنر جهان
خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلام را با بهرهگیری از روح معنویت نشان میدهد. این امر به گونهای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیباییشناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی مییابد
به گزارش خبرنگار مهر، مؤلفههای به جا مانده از پیش از ظهور اسلام نشان میدهد از زمانی که انسان هنررا شناخت یعنی از هزاران سال پیش به طراحی رنگی از حیواناتی که منقرض شدند به منظور نشان دادن واقعیتها و مهارتهای خود بر روی دیوارها پرداخت . در واقع هنر پیش از زبان و ادبیات در زندگی انسان وسیلهای برای برقراری ارتباط او به شمار میرفت .
هنگامی که تمدن پا به عرصه وجود گذاشت، خیزشی جدی در ارائه مهارتهای موجود ایجاد شد که اینک در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بخوبی قابل رؤیت است که برخی از آنها به هزاره هفتم قبل از میلاد مسیح (ع) باز میگردد.
اما آنچه که بیشتر از دیگر هنرها توجه انسان را به خود معطوف داشت، معماری و هنرهای تجسمی بود که انسان بر روی اشیاء یا ساختمانهایی که می ساخت از هنر خود بهره مند می شد و آن را به نمایش می گذاشت. معماری هنری بود که به غیر از تنوعات رنگی، هویت و فرهنگ را نشان میداد؛ به گونهای که تجلی معماری در تصاویر یا کنده کاریها بخوبی نمایان است. در قصرهای ساخته شده در زمان امویان کندهکاریهای رنگی و غیررنگی با عکسهای قدیمی بسیاری داشت. دستنوشته ها، ظروف و یا اثاثیه هایی که به علت تنوعات رنگی و نوع کار بر روی آنها از اهمیت به سزایی برخوردارند، نشانگر ارتباط و علاقه انسان با هنر است.
بنابراین باید میان معماری و هنر معماری تفاوت قائل شد که دو مفهوم کاملا مجزا هستند. در معماری منظور ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمت رسانی است. مانند ساختن اماکن مسکونی، عبادتی و یا تحصیلی. اما در هنر معماری تأکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزئنیی بر روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجره ها و درهاست و حتی باغها و حوض ها نیز به گونه ای با هنر معماری ترکیب می شوند تا تأثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود.
هنر معماری اسلامی به واسطه وجود معماران زبردست که فعالیتهای ابداعی انجام می دادند با رعایت یکسری اصول خاص بسط و گسترش یافت که این هنر بر درایت و نوع نگاه دینی شخص صحه می گذاشت؛ در واقع این نوع معماری بر نظرات، تجارب و ابتکاراتی متکی بود که معمار از آن بهره می گرفت. این مسئله منجر به تنوع در معماری اسلامی شد و با توجه به اینکه این معماری از زبان قرآن نشأت می گرفت، عمق و غنای تمدن اسلام را با بهره گیری از روح معنویت نشان می داد.
با وجود تفاوت میان معماری و هنر معماری، معماری اسلامی دارای شاخصه های متفاوتی می شود که آن را از سبک و سیاقهای دیگر بناها جدا می سازد. این مؤلفه ها شامل هندسه علمی و هنرهای ابداعی بر گرفته از اندیشه های معنوی شخص میشود. ابداعی که معمار از آن بهره مند می شد، شیوه ای است که در هنر معماری پیش از این سابقه نداشته است و این به علت ویژگیهای دینی در اندیشه زیبایی شناسی اسلام است که در هنر معماری اسلامی متجلی شده است.
ارتباط معماری با دین اسلام نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه ها و تعالیم دین اسلام است. اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت. معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد.
مقیاسهای ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی بسیار مورد توجه بود. دورانی که معماری اسلامی در اوج رشد و شکوفایی خود بود، ارتباط معنوی شایسته ای با نیازهای انسان، شرایط زندگی و اجتماعی زمان خود برقرار می کرد . بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت.
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
وضوح تصویر، یعنی تنظیم عدسی دوربین؛ به منظور ارائه شفاف ترین تصویر ممکن از موضوع مورد نظر.
غیرممکن است بتوان از جسمی که نقطه های مختلف آن دارای فواصل متفاوتی در عمق است تصویری صددرصد واضح بدست آورد. معمولاً وقتی تنظیم فاصله برای نقطة خاصی صورت می گیرد، تنها تصویر همان نقطه کاملاً واضح خواهد بود. تصاویر مربوط به نقاط جلو و عقب نقطه اصلی واضح نیستند. هرچه فاصله نقاط مذکور از نقطه اصلی بیشتر باشد ناواضحی آنها بیشتر خواهد بود. اما برای چشم انسان، تحت شرایط خاصی تا حدودی ناواضحی تصاویر نقاط جلو و عقب قابل تشخیص نیست و آنها را نیز واضح خواهد دید.
تصویر، زمانی در کانون عدسی تشکیل می شود که جسم در بی نهایت باشد. در فواصل نزدیک تر، تصویر رفته رفته از سطح کانونی یا به عبارتی از سطح ماده حساس فیلم – در دوربین های ویدئویی از سطح ماده حساس فیلم – در دوربین های ویدوئی از سطح لامپ تصویر دوربین – دور می شود. جهت انطباق مجدد تصویر بر فیلم (یا لامپ دوربین) باید فاصله عدسی تا سطح فیلم – لامپ – را افزایش دهیم این عمل در اصطلاح به «فوکوس» کردن یا فوکوس کشیدن متداول است.
تغییر فاصلة عدسی؛ جهت کانونی یا وضوح کردن تصویر، حرکت مکانیکی کمابیش ساده ای است که به روشهای گوناگون صورت می گیرد. در دسته ای از دوربین ها، این کار به کمک حلقه، واضح سازی روی عدسی انجام می شود.
در گروهی دیگر، عدسی برروی ریل و یا وسیله ای نظیر آن جلو و عقب می رود و در گونه ای مشخص از دوربین های عکاسی، کانونی کردن تصویر یا ثابت ماندن عدسی و تغییر مکان فیلم صورت می گرد. این شیوه در اکثر دوربین های تلوزیونی نیز اعمال می شود منتها در این دوربینها به جای فیلم، لامپ تصویر جابجا می شود. در عدسی فاصله کانونی ثابت، تنظیم وضوح تصویر مستلزم تغییر فاصله عدسی و لامپ دوربین است، در حالیکه در عدسی زوم، تنظیم وضوح با جابجایی و تنظیم عناصر داخل عدسی انجام می شود.
در سالهای اخیر، پاره ای از شرکتهای تولید کنندة عدسی و دوربین ها موفق به عرضه عدسیهای خودکانونی کننده شده اند. در این عدسیها می توان تصویر را به صورت خودکار واضح کرد.
در دوربین های ویدئویی نیز وضوح تصویر بطور اتوماتیک و دستی قابل تنظیم است به این شکل که توسط کلید راهنمای “Focuse”، وضعیت وضوح راد در حالت دستی «منوعل» قرار می دهیم و سپس با بیشترین فاصله کانونی ممکن عمل واضح سازی را توسط چشم انجام می دهیم و زاویة لنز را به اندازه ای که برای ضبط تصویر مورد نیاز است باز می کنیم، البته می دانیم که در این حالت تا کمترین فاصله کانونی وضوح تصویر ثابت خواهد ماند و با عمل زوم به جلو یا عقب، وضوح تصویر از بین نخواهد رفت. مشکل وضوح دستی در این است که به محض جابجا شدن موضوع یا دوربین، وضوح از بین خواهد رفت و باید برای موقعیت جدید مجدداً عمل واضح سازی را انجام دهیم.
وضعیت دیگر دوربین های ویدئویی وضوح خودکار (AUTO) آنهاست. در این حالت، دوربین توسط سیستم الکترونیکی هدایت شده و برحسب اینکه موضوع مورد در چه بخشی از چشمی دوربین واقع شده باشد، وضوح تصویر برروی همان بخش از موضوع صورت خواهد گرفت. در واقع وضوح اتوماتیک دوربین های ویدئویی نیازی به هیچ یک از مراحل وضوح دستی ندارد و خود دستگاه قادر به وضوح تصویر خواهد بود. در این حالت نیازی به عمل تنظیم فاصله هنگام حرکت عمقی موضوع یا دوربین نخواهد بود چرا که با تغییر فاصله، دوربین مجدداً وضوح تصویر را با فاصله جدید منطبق خواهد کرد و موضوع در حال حرکت، همواره واضح دیده خواهد شد. البته به این نکته توجه داشته باشید که دوربین به مدت زمان کوتاهی نیاز دارد تا وضعیت جدید را واضح سازد. هنگامی که عدسی در حالت تله فتو باشد، امکان دارد هنگام حرکت دوربین یا موضوع. برای لحظه ای کوتاه تصویر تار شود. جهت حل این مشکل بهتر است در اینگونه مواقع، حرکت به آرامی صورت پذیرد تا دوربین فرصت کافی جهت وضوح تصویر را داشته باشد. یکی دیگر از خطاهای وضوح خودکار، هنگام حرکت ناگهانی موضعی فرعی در جلو دوربین بصورت عرضی و در فاصله ای نزدیکتر از موضوع اصلی است، در این حالت، دوربین به اشتباه موضوع فرعی را به جای موضوع اصلی می پندارد و سریعاً عدسی را برای وضعیت جدید تغییر می دهد و در این فاصله پس از رد شدن موضوع فرعی از جلوی دوربین، تصویر مجدداً برای لحظه ای تار است تا وضوح جدید شکل گیرد. این مورد در محیط های شلوغ و غیرقابل کنترل بسیار به چشم می خورد و راه حل آن، قفل کردن سیستم وضوح در حالت دستی است تا احیاناً با حرکت موضوعات دیگر، وضوح تصویر به هم نخورد.
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 49 |
بررسی روند حضور زنان در هنر های تجسمی
از زمانی که فاصله گرفتن از هنر های سنتی (مینیاتور) و تجدد گرایی به صورت جدی در ایران اغاز شد ، یعنی از زمانی که کمال الملک، زنان هنرمندی مطرح نگشتند و در واقع شرایط به گونه ای محیا نبود که بتوانند به صورت جدی در فعالیت های هنری حضور داشت باشند. وضعیت دوره نگارگری جدید و در زمان شکل گیری نقاشی قهوه خانه نیز به همین گونه بود[1].
اما پس از آن در دوره قاضی نوگرا، زنان به صورت جدی پا به عرصه هنر نهاده ونقش مهمی در شکل گیری آن در ایران ایفا کردند. کحورهای زمینه ساز این تحول عبار ت بودند از :
1- تاسیسات اولین مدرسه دخترانه مجهز به آزمایشگاه و لوازم سمعی و بصری (1277)
2-تأسیس مدرسه صنایع متظرفه توسط کمال الملک ا هدف تربیت هنرمندان به روش آکادمیک در سال 1289 که این اقدام به عنوان نقطه آغاز پیشرفت هنرهای بصری در ایران در نظر گرفته می شود.
3-تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313
4-کشف حجاب زنان در سال 1315 و اجازه رسمی ورود زنان به دانشگاه و فعالیت های اجتماعی و دولتی، هر چند این اقدام در همان ابتدا شکاف عظیمی در بین جامعه روشنفکران و و اکثریت جامعه وو خصوصاً جامعه مذهبی ایجاد نمود.
5-تأسیس دانشکده هنرهای زیبا در سال 1319 د حضور اساتید خارجی که راهرا برای نوجویی هنری مناسب تر گردانید.
6-برگذاری اولین تهران در سال 1337 با اهداف ایجاد امکانات بررسی و ارزشیابی آثار نوپدید ایرانی و اشنا کردن مردم با شیوه های هنر مدرن[2] جنبش هویت گرایی ایران (سقاخانه) که در دهه 1340 شروع شد در روند جریان هویت یابی ایران زبان داشت و هنرمندان این گروه در این زمینه فعالیت می کردند. اما زنان در این دوره به سوی گرایش های دیگر رفتند . مثلاً به خط توجه کردند. برای مثال در آثار منصوره حسینی و همچنین بهجت صدر که توانستند بعد از مدت کوتاهی به شیوه شخصی دست پیدا کنند
در این دوران و در روند هنرهای تجسمی معاصر، زنان با دو وضعیت ظاهر شدند:
1- وضعیت منفعل : در آین حالت اغلب زنان به صورت موضوع و سوژه در اثر هندسی ظاهر شدند.
2- وضعیت فعال: در این حالت ، اغلب زنان یا به صورت هنرمند و خلاق و یا موضوع و شخصیتی تأثیر گذار ایفای نقش نمودند.[3]
آثار دسته اول که رد ان زن به صورت موضوع یا سوژه ظاهر شده است به چند گروه قابل تفکیک است :
روه اول شامل معمول ترین تصاویر به عبارتی تک چهره فردی است. که در ادامه سنت کمال الملکی و رئالیسم خلق شده و همچنین ادامه می یابد و در حالی که هنرمندان بسیاری از شاگردان اول کمال الملک و نسل های بعدی در این زمینه فعال بوده و آثار بسیاری بر جای گذاشتند.
گروه دوم شامل نقاشی هایی است که با عنوان شیوه تزئینی شناخته شده اند در این شیوه هنرمندان سعی داشتند هنر مدرن را با نقاشی ایرانی پیوند زده بدین ترتیب ب رداشت جدیدی از نقاضی سنتی ایران ارائه نمایند. هنرمندان منسوب به اینش یوه همچون پیشینیان عمدتاً قهرمان موضوعات خود را از ادبیات برمی گزیدند ، حال آنکه از میان مضامین برگزیده تصویر زن ا به عنوان محور اصلی بیشتر آثار ایشان می توان ملاحظه کرد.
آنها در این جهت از تصاویر و سمبلهای اسطوره ای ن برگرفته اند.
اما در سطح تکنیک و لذت تصویری فراتر نرفته و بدین ترتیب تصویر ذهنی اسطوره ها عاری از تقدس معنایی و تنها در سطح تزئیین به نمایشگاه در می آورند . هر چند که در نهایت برای تزئین گری نیز قبل تفسیر است.
از شاخص ترین هنرمندان این شیوه از ناصر اویسی، صادق تبریزی، طباطبایی می توان نام برد.
[1] مهریزی بنا – مهدیه بررسی زنان نقاض در هنر معاصر ایران – پایان نامه دانشجویی ، استاد راهنما خسرو خسروی 84-1383
[2] عبدی ، ناهید ، برگرفته از سخنرانی ، بررسی تصویر زنان در نقاشی هنرمندان ایران در سه دهه گذشته، همایش ، زن و هنرهای تجسمی ،19 مرداد 1383
[3] رهنورد،زهرا،جایگاه زن در هنرهای تجسمی معاصر ایران، خلاصه مقالات همایش هنر مدرن ، موزه هنرهای معاصر. دی ماه 84
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مقدمه
در زمانی که ساکنان حجاز واطراف آن به خاطر موقعیت جغرافیایی خود از قافله ی تمدن عرب واپس مانده بودند و به چادرنشینی روزگار می گذراندند محمد (ص) به پیامبری مبعوث گردید و عربی که گمراه عبادت بت ها بود به سوی پرستش خدای یگانه هدایت شد. اندیشه های نهفته و فکرهای بکری که در سرما بود با راهنمایی های حضرت محمد به راه صحیح ایمان به خدای لایزال افتاد و اعتقادی که این مردم نسبت به اسلام پیدا کردند به اتکا درک روز افزون فلسفه ی اسلامی آنان را بر پهنه های گسترده تری از جهان چیره ساخت.
گسترش قلمرو اعراب سبب پیدایش مناسبات اقتصادی و داد و ستد کالاهای نفیس و اشیا زینتی شد که به نوعی رقابت هنری منتج گردید هنر از سرآغاز اسلام به بعد زمینه یی محدود نماند بلکه پیشرفت چشمگیر یافت.
مسلمانان چون به دیگر ممالک سفر کردند و با پرستشگاه های یونانیان و رومیان و کلیساها و کاخ های دیگر کشورها رو به رو شدند و آنها را در کمال تزئین مشاهده کردند به دگرگون ساختن محیط زیست خود راغب شدند. نقل و انتقالات ونیازهای زمانی سبب گردید که به صنعت و هنر روآورند و نکته ها بیاموزند تا زیباسازی خانه های خود را برابر با پیشرفت های زمان و اعتقادات خود همراه کنند.
همانطور که می دانیم مساجد اولیه شامل قطعه زمینی به شکل مربع یا مربع مستطیل بود که اطراف آن را محصور کرده و حوضی برای وضو گرفتن در میان آن ساخته و سقفی از بوریا یا دیگر مصالح ساختمانی بربالای آن قرار داده بودند که آنان را از گزند بادهای محلی و باران های موسمی مصون دارد. این تقلیدی بود از آتشکده ی ساسانیان و نمونه هایی از این گونه مساجد هنوز در بعضی از شهرها دیده می شود. از جمله فی المثل مسجد مصلی در تخت فولاد اصفهان یا مسجدی در سامرا و غیراینها.
اعراب در دوران پیش از اسلام اصولا اشتیاقی به جذب صنعت و هنر و پرداختن به پیشه های مربوط به اینها نداشتند. گسترش اسلام آنان را وادار کرد که با دیگر ملل دنیا رفت و آمد برقرار کنند و با صنعتگران و هنرمندان ایران ، مصر، یونان ، سوریه ، ایتالیا و دیگر کشورهایی که سنن گوناگون و سابقه ی دیرینه ی صنعتی و هنری داشتند آشنا گردند.
در زمان پیغمبر مسجدی بسیار ساده در محل مسجد النبی کنونی برپاشده بود و از این محل بود که حضرت محمد ندای الهی را به گوش مردم می رساند.
این سادگی مسجد تا زمانی ادامه یافت که خلافت به امویان رسید و مقر خلافت از مدینه به دمشق انتقال یافت. با اینکه قمار می گساری و استفاده از البسه ی فاخر و ادوات موسیقی و دیگر اسباب لهو و لعب بر مسلمانان حرام شده بود خلفای لذت جوی اموی دستورهای دین را نادیده گرفتند و کاخ هایی بس مجلل ساختند و لباس هایی از ابریشم پوشیدند و شاعران و خوانندگانی هنرمند را به دور خود جمع کردند.
بدین سان در این زمان یک سلسله فعالیت ساختمانی آغاز شد که تزئین درونی و بیرونی بنا را شامل گردید.
اعراب در سال 26 هجری در زمان خلافت عمر بر اصفهان چیره شدند. این شهر در آن عصر کانون مسلمانان ایران بود و تا سیصد سال زیر نفوذ خلفا باقی ماند به طوری که تاریخش با تاریخ بغداد توام گردید.
اسلام به سرعت در ایران پیشرفت می کرد. گسترش اعتقاد مردم نسبت به خدای یکتا و پیغمبر او محمد (ص) و دستورات دین مبین اسلام سبب توسعه ی هر چه بیشتر بناهای مذهبی می شد. مراکز مذهبی یی که از دوره ی ساسانیان باقی مانده بودند به مساجدی تبدیل می شدند که معماری شان با معماری ساسانی هماهنگ بود . ذوق معماران ایرانی آن چنان به تکامل زیبایی شناسی بنای مسجد آغاز کرد که ابتدا مسجد به یک ایوانی و در اندک زمانی به چهار ایوانی تبدیل گشت و گسترش روز افزون معماری ایران به نقاط نفوذ پذیر اسلام کشیده شد.
صنعتگران و هنرمندان مسلمان در طی سفرهای خود از کشورهای مختلف نکته ها آموختند و با دستمایه ی خویش در آمیختند به طوری که متدرجا هنری پرتوان پدیدار شد که امروز بدان هنر اسلامی اطلاق می شود.
در سال 316 هجری مرداویج برای تصرف اصفهان لشکر کشید و بین سپاهیان وی لشکریان مظفر بن یاقوت که خلیفه یی مقتدر و حاکم اصفهان بود جنگی در گرفت. دراین جنگ مرداویج غالب آمد و بر اصفهان تسلط یافت.
مرداویج که می خواست دین عرب را از اصفهان ریشه کن کند به مدت یکسال مردم اصفهان را زیر فشار قرار داد. در سال 323 هجری دستور داد در کنار زاینده رود جشنی برپا دارند و از بالای کوه صفه تا دامنه ی آن که نزدیک زاینده رود است چراغانی کنند و مشعل های آلوده به نفت به پای مرغان ببندند و آنها را به پرواز درآورند... در تدارک این چنین جشنی بودند که ترکان غلام مرداویج را فریب دادند و سلطان را درحمام بکشتند . حسن بن عمید وزیر مرداویج جنازه ی وی را به ری فرستاد که در همین شهر به خاک سپرده شد.
در پی تحولات بسیاری که باز گفتشان از مقوله ی ما خارج است فرقه ی اسماعیلیه از زمان مسعود تا سال 600 هجری در اصفهان باقی ماند و قدرتی روزافزون کسب کرد به طوری که سلاطین سلجوقی از مزاحمت های پی در پی آنها آسوده نبودند. در سال 438 هجری طغرل بیک موسس سلسله ی سلجوقیان سپاه خود را گردهم آورد و پس از جنگی سخت با ابومنصور شهر اصفهان را به محاصره درآورد. دیری نگذشت که عرصه بر مردم شهر اصفهان تنگ گردید و ابومنصور که وضع را چنین دید به آشتی کنار آمد و قرار شد که سالیانه خرابی به طغرل تادیه کند.
|