دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
چکیده:: آلودگی محیط زیست در نتیجه وارد شدن مواد آلوده کننده به این بخش ایجاد میشود. جنگ نیز یکی از منابع شدید آلودگی زیست محیطی آب و خاک میباشد. استفاده وسیع از سلاح های جنگی اعم از گلوله های سربی، مواد منفجره، بمباران های هوائی، گلوله های توپ، سلاح های شیمیایی و بمب های شیمیایی-میکروبی و ... قطعا اثرات زیست محیطی مخربی را در پی خواهد داشت. جنگ پدیده ای حاصل گذشت زمان و پیشرفت بشر است.انگیزه های مختلفی در ارتباط با جنگ وجود دارد. اما اهداف هر چه باشد، آسیب زیست محیطی زیادی خواهد داشت. به ویژه که با پیشرفت علم و دانش و تولید سلاح هایی با قدرت تخریب بسیار بالا، نبردها شکل تازه ای به خود گرفته است. این مساله آنقدر مهم است که در سال 1980 سازمان ملل متحد نگرانی خود را در ارتباط با اثرات جنگ بر محیط زیست اعلام کرد و توجه زیادی به جنگ های هسته ای داشت. در سال 1995 در جنگ خلیج فارس و نیز در جنگ کوزوو ،آزمایشات بیانگر تخریب های زیادی در ارتباط با محیط زیست بوده است. جنگ و صدمات زیست محیطی ناشی از آن مدت هاست که نظر بسیاری از کارشناسان را به خودش معطوف ساخته است.آلودگی خاک نیز یکی از مهمترین اثرات زیست محیطی جنگ میباشد.کشت محصولات زراعی در زمینی که دارای آلودگی شدید شیمیایی است و استفاده از آب های آلوده به ترکیبات کشنده در مزارع کشاورزی، اثرات غیرقابل جبرانی را ایجاد خواهد کرد. با توجه به اینکه بخش اعظم ترکیب سلاح های جنگی را عناصر سنگین تشکیل میدهند، اکثر مطالعات مربوط به جنگ و محیط زیست، دربرگیرنده این عناصر هستند. طی مطالعه ای که توسط سازمان جنگل و مرتعداری سوئیس ( SAEF) انجام گرفته، نشان میدهد که تماس گلوله ها و بمب ها به طور وسیعی باعث آلودگی عناصر سنگین میگردد. اصلی ترین این عناصر آلاینده، سرب و مس بوده است.. بروز بسیاری از عوارض گوارشی و سرطان های متعدد را در ارتباط با وجود این عناصر در مواد غذایی میدانند. برای مثال در ارتباط با سرب، بیشتر بر اثر مسمومیت زائی آن در انسان، موجودات آبزی و پرندگان تاکید شده است ، در حالیکه همان میزان سرب نه تنها اثری بر روی گیاهان ندارد، بلکه هیچگونه علائم ظاهری در ارتباط با میزان زیاد این عنصر در گیاه دیده نمیشود. با توجه به بروز این عوارض در سطح وسیع در استان خوزستان، این مساله توجه بیشتری را می طلبد. البته در حال حاضر به دلیل دنباله دار نبودن مطالعات ، فقدان اطلاعات ثبت شده و مشکلات در ارتباط با نمونه برداری از مناطق جنگی، نقاط کور زیادی در مورد آلودگی های ناشی از جنگ وجود دارد که نیازمند مطالعات بیشتر است.
|
|
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
خلاصه
عمده ترین عوامل و متغیرهایی که برای تعیین رشد گندم و جو به کار برده می شود ، شامل نزولات جوی و توزیع آن ،متوسط درجه حرارت ، نور خورشید و نوع خاک هستند. مقدار بارشی که می تواند در کشت و رشد غلات دیم به کار آید حدود 500 تا 250 میلیمتر است ، لذا میزان بارش سالیانه بجنورد بیش از 250 میلیمتر است که قدرت تامین رطوبت خاک برای تغذیه و رشد محصول را دارد . از طرف دیگر درجه حرارت مطلوب ، که تهویه مناسب را به وجود می آورد ، بین 22 تا 20 درجه سلسیوس است ، زیرا دمای بالاتر از 22 درجه ، باعث نامنظمی جوانه زدن محصول و دمای کمتر از 4 درجه، سبب توقف جوانه زدن می شود .
پس در شهرستان بجنورد درجه حرارت مطلوب برای رشد و جوانه زدن فراهم شده است. همچنین غلات از گیاهان نورپسند به شمار می روند وبرای رسیدن به نور اشباع به 6000 تا 5000 فوت شمع نیاز دارند . البته نور اشباع از طریق پرتوهای خورشید در دوره رشد محصولات گندم و جوی دیم بجنورد به وجود می آیند . پس می توان گفت : بجنورد از نظر شرایط اقلیمی محل و مکان مناسبی برای کشت محصولات دیم ، بالاخص گندم و جو است .
شهرستان بجنورد در شمال غربی استان خراسان قرار دارد که از شمال به ارتفاعات کپه داغ و ادامه آن از جنوب به کوهستانهای آلاداغ و کورخود محدود می شود . این شهرستان در طول جغرافیایی َ59، ْ57 و َ2، ْ56 و عرض جغرافیایی َ20،ْ38 و َ45، ْ36 واقع شده است و حدود 17245 کیلومتر مربع وسعت دارد ، که 354606 هکتار از وسعت آن قابل بهره برداری است . از این وسعت اراضی قابل بهره برداری ،203191 هکتار درسال 1368 زیر کشت بوده است و معادل 169839 هکتار آن ، یعنی 5/83 درصد آن به کشت گندم و جو اختصاص یافته که 5/70 درصد آن را کشت دیم و 5/29 درصد دیگر آن را کشت آبی تشکیل داده است .
پس علت توسعه و کشت گندم و جو در شهرستان بجنورد سازگاری نبات با اقلیم و خاک آن سامان است ، ولی از راندمان کمتری ، یعنی حدود 670 کیلوگرم در هر هکتار ، برخوردار می باشد . هرچند در افزایش بازده محصول عواملی چند موثرند ، ولی نقش زمان کشت در افزایش راندمان را نمی توان نادیده گرفت ؛ لذا هدف از این مقاله بیان سازگاری گندم و جو با شرایط محیطی ، بالاخص اقلیم بجنورد و نیز تعیین مناسبترین تاریخ کشت گندم و جو دیم در آن شهرستان است .
سازگاری ( بیولوژی گندم و جو )
گندم و جو ، که از نظر شرایط اقلیمی دارای رشد شبیه به هم هستند ، در مناطقی که میزان بارش سالانه آن بین 250 تا 750 میلیمتر است ، به خوبی رشد می کنند ، اما بهترین محصول در شرایطی تولید می شود که بارش سالانه از 750 میلیمتر کمتر باشد . از نظر فصل کشت ، گندم به دو نوع بهاره و زمستناه تقسیم می شود که گندم بهاره در مناطق نسبتاً مرتفع بجنورد ، که دارای زمستان تقریباً سخت و طولانی است ، کشت می شود که در مرحله اولیه رشد می تواند حرارت کمتر از 10- درجه سلسیوس را تمل کند . در حالی که گندم زمستانه در نقاطی از بجنورد ، که دارای زمستان نسبتاً ملایم است کشت می گردد و در صورتی که سخت شده باشد قادر است در زیر برف تا سرمای 30- درجه سلسیوس را تحمل کند .
|
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 424 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
مفهوم بیماری درگیاهان:
گیاه سالم براساس استعداد ذاتی یا موروثی خود، عملیات فیزیولوژیکی مختلفی را که برای ادامه حیات لازم دارد انجام میدهد. مهمترین این عملیات عبارتند از:
تقسیم سلولی، تشکیل بافتها و اندامهای مختلف، جذب آب و موادمعدنی از خاک، انتقال مواد خام، فتوسنتز، انتقال مواد ساخته شده برای مصرف و ذخیره، متابولیسم مواد ساخته شده، تولید مثل و بالاخره ذخیره مواد غذایی برای دوران زمستانگذرانی یا تولید مثل.
هر گاه بر اثر عوامل بیماریزا یا بعضی از شرایط زیست، اختلالاتی در عملیات فیژیولوژیکی فوق بروز کند که گیاه را از رشد طبیعی باز دارد یا علائم خارجی بیماری (Symptoms) ظاهر شود و یا میزان محصول به نحو غیر طبیعی کاهش یابد، گیاه بیمار است. عوامل عمدة تولید بیماری در گیاهان، موجودات زنده بیماریزا (Pathogens) و یا عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط زیست گیاه میباشند و چگونگی ایجاد هر بیماری بستگی به نوع عامل و گاهی اوقات بستگی به نوع گیاه دارد. در ابتدا عکسالعمل گیاه نسبت به عامل بیماریزا در نقطه شروع بیماری و بصورت فعل و انفعال شیمیایی غیر قابل روئت است ولی بزودی این واکنش توسعه یافته و باعث تغییرات سلولی و بافتی مشهود گشته و بالاخره آثار بیماری پدیدار میشود.
بنابراین مفهوم بیماری در گیاهان عبارتست از هر گونه اختلالی که بوسیله یک پاتوژن یا موجود زنده بیماریزا یا عامل محیطی در عملیات تولید، انتقال، استفاده از مواد غذایی، مواد معدنی و آب روی دهد و باعث تغییرات ظاهری و تقلیل میزان محصول گردد.
ایجاد بیماری بوسیلة پاتوژنها ممکن است به یکی از مراحل زیر انجام گیرد:
مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان.
کشتن یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر مواد سمی و آنزیمها و مواد هورمونی
انسداد راه انتقال مواد غذایی و معدنی و آب.
اهمیت بیماریهای گیاهی:
اهمیت بیماریهای گیاهی برای بشر بعلت خساراتی است که در نتیجة بیماری به گیاهان و فراوردههای گیاهی وارد میشود. میلیونها نفر از ساکنین جهان که خود تولید کننده فرآوردههای گیاهی میباشند برای ادامه حیات به این محصولات احتیاج دارند و بعبارت دیگر بیماریهای گیاهی ممکن است در سرنوشت آنها نقش موثری را ایفا کند.
|
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
ذرت میتواند به 60 نوع بیماری مختلف مبتلا گردد که موجب عدم دستیابی به حداکثر محصولدهی میشوند. PAYAK وRENFRO برآورد کردهاند که محصول دانه 10 تا 12 درصد در هندوستان کاهش مییابد که با قیمت 60 روپیهای برای هر 100 کیلوگرم میانگین زیان سالانه مبلغ 280000000 روپیه HOOKER در یک بر آورد محتاطانه، زیان سالانه را برای 12 ایالت مرکزی و شمالی (آمریکا) تولیدکننده ذرت، بیش از 436 میلیون دلار تعیین کرده است. بر طبق گفته Kramer ، در اروپا که تولیدکننده بیش از 12% از کل تولید جهانی است، بیماریها، 3% محصول را کاهش میدهند. آفریقا، تولیدکننده 5/6% از کل تولید جهانی ذرت است و بیماریهای پوسیدگی خوشه (ear rots) در تانزانیا باعث 30% کاهش، exserohilum turcicum (he lminthosporium) باعث کاهش بیش از 10% در نیجریه، بیش از 10% در سودان، بوتسوانا، کنیا و زیمباوه و در حدود 10% در مورد موریس و نیاسالند شده است.diplodiazeae و Gibberellaspp. موجب کاهش بیش از 10% در بوتسوانا و زیمباوه و کمتر از 10 % در تانزانیا گردیده و Puccinia Polysora باعث کاهش بیش از 10% در توگو، غنا، اوگاندا و سیرالئون شده است. Kramer گزارش کرده است که Ustilago Maydis نیز کمتر از 10% در غنا، بوتسوانا و نیجریه و بیش از 10% در سودان و کنیا محصول را کاهش میدهد. Padwick اعتقاد دارد که مجموعه بیماریها در کشورهای آفریقایی که قبلا مستعمره انگلستان بودهاند، 6/13% در سال 1956 م. محصول را کاهش دادند. در برخی از کشورهای واقع در غرب آفریقا Puccinia Polysora به تنهایی باعث 49 تا 95 درصد کاهش محصول شده است. آسیا 8% از کل تولید جهانی ذرت را دارد. Peronospora Philippinensis (Sclerospora) که یک سفیدک دروغی یا داخلی است، باعث 60% کاهش محصول در فیلپین و Puccinia sorghi 1% و Exserohilum turcicum (Helminthosporium) نیز 1% در مالزی محصول را تقلیل میدهند. بطور کلی برای آسیا 12% کاهش محصول به علت تاثیر بیماریهای ذرت برآورد معقولی است. در سطح جهانی به علت خسارات کل بیماریهای ذرت رویهم رفته کاهش 32656000 تن محصول دانه یا 4/9% از کل تولید جهان با ارزش 1650 میلیون دلار آمریکا برآورد گردیده است.
بیماریها در دوره از کاشت تا برداشت بر روی محصول تاثیر میگذارند. حتی بعد از برداشت محصول، کپکها میتوانند در انبار مشکلات جدی و مهمی را بوجود آورند.
بیماریهای ذرت بطور کلی به طبقات زیر گروهبندی میشوند:
نام بیماری:
پوسیدگیهای بذر (Seed rots) و مرگ ماهیچه (Seedling blights)
علائم بیماری: کاهش تراکم بوته در هکتار و تنک به نظر رسیدن مزرعه، رشد ناجور و تکه تکه که به علت خفگی بوتهها (مرگ ماهیچه) قبل و بعد از ظهور گیاهچه در سطح خاک میباشد. زخمهای فرورفته قهوهای رنگ روی مزوکوتیل، بیرنگ شدن و آب سوختگی قسمتهایی از طوقه گیاه. پژمردگی گیاهچه، رشد و ظاهرشدن عامل بیماری روی قسمتهای خارجی و پوسیده.
عامل بیماری و مناطق انتشار: Rhizoctonia Spp., Cephalosporiuym acremonium, Fusariummonilifprme,
Pythium species (P.irregulae, P.debaryanum, P.ultimum, etc.), Penicillium oxalicum, Aspergillus Spp.
از عوامل بیماریزای فوق، یکی یا تمام آنها ممکن است در تمام نواحی ذرتخیز جهان باشد.
مبارزه: مصرف قارچکشها مثل تیرام یا کاپتان به نسبت 5/2 در هزار. انتخاب بذور گواهی شده، سالم. حذف بذوری که خراشیده و پوسته پوسته شدهاند، اندوپریکارپ یا لایه برون بر آنها صدمه دیده است. خودداری از کاشت بذور سبک و پوک.
نام بیماری:
(Northern leaf blight) Turcicum leaf blight
علائم بیماری: ظاهر شدن زخمهای باریک و کشیده دوکی یا بیضی شکل که به رنگ قهوهای یا سبز متمایل به خاکستری میباشند.
عامل بیماری و مناطق انتشار: Setosphaeria turcica, Exserophilum (Helminthosporium) turcium پخش و انتشار در تمام نقاط جهان.
مبارزه: کاشت هیبریدها و کمپوزیتهای مقاوم از جمله: Ganga 101, Deccan, Ganga 5, Kisan, Deccan 101, Jawahar
استفاده مستقیم از قارچکشهای (زینب، دیتان ـ ام ـ 45) به صورت 3-4 سمپاشی برگی از موقعی که ذرتها در حدود 50 سانتیمتر ارتفاع دارند تا موقع تشکیل خوشه ماده.
نام بیماری:
(Southern leaf blight) Maydis leaf blight
|
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
بررسی اثرات سطوح مختلف آبیاری و کود ازته سرک بر عملکرد و اجزاءعملکرد دانه آفتابگردان
چکیده:آفتابگردانگیاهی است یکساله که با توجه به اهمیت دانه های روغنی آن ، مطالعه راههای افزایش عملکرد و استفاده از حداکثر امکانات محیطی ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که یکی از روشهای افزایش عملکرد دانه آفتابگردان ، تعیین بهترین میزان آبیاری و کود ازته سرک در این گیاه می باشد .
نتایج بدست آمده در این آزمایش نشان داد که حداقل و حداکثر عملکرد به ترتیب با مقادیر 45/0 و 65/0 نسبت آب آبیاری به تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A با احتساب 10 درصد رطوبت حدوداً برابر 5066 و 6380 کیلوگرم در هکتار می شود .
عملکرد دانه در دو سطح کودی 100 و 150 کیلوگرم در هکتار از نظر آماری در سطح احتمال 5 درصد برابر و بیشتر از دو تیمار صفر و 50 کیلوگرم ازت در هکتار گردید . در این آزمایش مشخص شد که افزایش میزان آبیاری تا سطح 65/0 باعث افزایش عملکرد دانه گردید و افزایش بیش از آن اثر معنی داری بر عملکرد دانه نداشت . در هر صورت ، افزایش میزان آبیاری از 65/0 تا 75/0 نسبت آب آبیاری به تبخیر از تشتک تبخیر باعث کاهش راندمان مصرف آب شد . بطور کلی در نسبت 65/0 آبیاری ، راندمان مصرف آب حدوداً 18/1 کیلوگرم دانه در متر مکعب و در نسبت 75/0 معادل 98/0 کیلوگرم دانه در متر مکعب گردید . رابطه مثبت و قوی بین CGR در زمان گرده افشانی و عملکرد دانه نشان داد که تخمین عملکرد دانه در مرحله گرده افشانی با محاسبه CGR قابل پیش بینی است .
بطور کلی ،در این آزمایش مشخص گردید که در شرایط اقلیمی و ادافیکی محل آزمایش با استفاده از میزان آبیاری 65/0= IW/EP و بکار گیری 100 کیلوگرم کود ازته سرک، میزان عملکرد دانه بادر نظر گرفتن خسارت پرندگان (حدود 30 درصد) به بیش از 5/4 تن درهکتار می رسد .
آفتابگردان گیاهی است یکساله از تیره کمپوزیته ، بی تفاوت نسبت به طول روز و از خانواده گیاهان گلدار از جنس هلیانتوس بوده که دارای گونه های یکساله و چند ساله می باشد .(1 ,7و10)
آفتابگردان گیاهی دگرگشن و خود ناسازگار است که میزان عملکرد آن به شدت تحت تاثیر وجود و فعالیت حشرات گرده افشان ، بخصوص زنبور عسل می باشد . پس از سویا و کلزا ، آفتابگردان سومین گیاه یکساله زراعی است که جهت تهیه انواع روغن در دنیا کشت می شود (14) . آفتابگردان در بیشتر نقاط دنیا رشد و نمو خوبی داشته و در هر یک از قاره های پنج گانه تولید قابل قبولی دارد . اروپا با بیش از 28 درصد تولید جهانی اولین تولید کننده آفتابگردان می باشد . از کشورهای بزرگ تولید کننده آفتابگردان می توان آرژانتین ، روسیه ، اکراین ، فرانسه و رومانی را نام برد (14) در ایران دلایل عمده پایین بودن عملکرد آفتابگردان را به کشت دیم در بیشتر مناطق کم آب کشور نسبت داده اند . به طور کلی با افزایش میزان و یا دفعات آبیاری ، رشد گیاه بهتر و بیشتر شده و در نتیجه قسمت های مختلف از جمله برگ ها و طبق نیز رشد زیادتری نموده و به این ترتیب با افزایش سطح برگ فتوسنتز نیز افزایش یافته و انتقال مواد به دانه ها بهتر صورت می گیرد که این امر در بهبود عملکرد بسیار موثر است .
مصرف کودهای شیمیایی از جمله کودهای فسفاته قبل از کاشت و کود از ته بصورت سرک در طول فصل رشد ، امکان تغذیه بهتر گیاه را فراهم می آورد . کود ازته رشد رویشی گیاه را افزایش داده و در نهایت سطح سبز محصول و میزان فتوسنتز را بالا می برد . افزایش مصرف کود ازته ، درصد روغن دانه را کاهش داده ولی این کاهش از طریق افزایش عملکرد دانه در هکتار که دانه های روغنی در تهیه روغن ، نیاز به بررسی در مورد راه های افزایش عملکرد و استفاده از حداکثر امکانات محیطی برای رشد بیشتر ضروری به نظر می رسد. آفتابگردان با داشتن درصد روغن و پروتئین بالا می تواند یکی از محصولات مهم در تامین نیازهای داخلی به روغن نباتی و کنجاله باشد.
برای رسیدن به اهداف گفته شده می توان در تعیین بهترین میزان آبی و کودی تحقیق و بررسی نمود .
نام عمومی و نیز نام علمی گیاه آفتابگردان از خصوصیت چرخش آفتابگردان بطرف خورشید منشاء گرفته است . کلمه یونانی هلیانتوس متشکل از دو کلمه هلیوس به معنی آفتاب و آنتوس به معنای گل می باشد . حرکت آفتابگرایی گیاهان جوان آفتابگردان نتیجه خم شدن ساقه در طی دوره رشد سریع می باشد ( 16,13,10) . قطر طبق بیشترین تاثیر را بر بازدهی بـذر دارد . معمولاً برای تولید حداکثر بذر در مزرعه یک قطـر مناسـب وجود دارد ( 15 ) . بطور کلی رطوبت خاک ، استفاده از کود را در حالت کلی بدو طریق توسعه افزایش جذب مواد غذایی و ازدیاد تولید ماده خشک تحت تاثیر قرار می دهد (8 ).
|