دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 284 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
تاریخچه نقاشی
نقاشی عمل بکار بردن رنگ دانه محلول در یک رقیق کننده و یک عامل چسپاننده یک چسب ) بر روی یک سطح (نگهدارنده) مانند کاغذ ، بوم یا دیوار است. این کار توسط یک نقاش انجام می شود. این واژه بخصوص زمانی به کار می رود که این کار حرفه شخص مورد نظر باشد. قدمت نقاشی در بین انسانها ، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری است. در قیاس با نقاشی ، طراحی ، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است.
یک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک اتاق با استفاده از نقاشی در ساختار جزئیات کار موجود است.
این مقاله بیشتر درباره نقاشی روی سطوح به دلایل و اهداف هنری است . نقاشی از نظر بسیاری افراد، در زمره مهمترین شکلهای هنر قرار دارد.
قدمت نقاشی در بین انسانها ، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری است. در قیاس با نقاشی ، طراحی ، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است. ک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک اتاق با استفاده از نقاشی در ساختار زئیات کار موجود است. ین مقاله بیشتر درباره نقاشی وری سطوح به دلایل و اهداف هنری است . نقاشی از نظر بسیاری افراد، در زمره مهمترین شکلهای هنر قرار دارد. تاریخ نقاشی قدیمی ترین نقاشی ها در دنیا که متعلق به حدود 32000 هزار سال قبل می باشد، در گروته شاوه فرانسه قرار دارد. این نقاشی ها که با استفاده از افرای قرمز و رنگ دانه سیاه حکاکی و رنگ شده اند، تصاویری از اسب ها ، کرگدن ها، شیرها، بوفالوها و ماموت ها را نشان می دهند. اینها نمونه هایی از نقاشی در غار هستند که در تمام دنیا وجود دارند. امروزه ،بسیاری از آثار شناخته شده و مشهور هنری مانند مونالیزا نقاشی هستند. در حال حاضر اختلاف نظرهای جزئی در مورد کاملا هنری بودن آثاری که به روشهای غیر سنتی و با روش های غیر از شیوه های کلاسیک خلق می شوند وجود دارد.از لحاظ مفهومی هنرمندانی که از صدا ، نور ، آتش بازی ، چاپگرجوهرافشان ، پیکسل های صفحه مانیتور و حتی پاستل یا مواد دیگر استفاده می کنند، یا رنگهای آمیخته با زرده تخم مرغ را بکار می برند، یکسان هستند. در نتیجه به اغلب کارهای هنری ، نقاشی گفته می شود. درباره رنگ رنگ ترکیبی از رنگدانه ، حلال ، چسپاننده و در برخی موارد تسریع یا کند کننده ای برای خشک شدن ، بهبود دهنده بافت ، تثبت کننده و یا هر ماده اصلاح کننده دیگری است. قبل از آنکه رنگ بر روی بوم قرار گیرد، معمولا ابتدا آن را آغشته به نوعی زمینه (یک لایه پوششی که معمولا از جنس جسو می باشد) می کنند تا چسپندگی با رنگ را افزایش داده و حالت بافت سبدی بوم را برای جلوگیری از تراوش کاهش می دهد. با اینکه انتظار می رود رنگدانه هایی که برای نقاشی بکار می روند ثابت باشند، اما برخی از نقاشان از رنگهایی استفاده می کنند که دارای رنگدانه های فرار هستند. ابزار مورد استفاده نقاش شامل انواع مختلفی است . از جمله : قلم موی نقاشی کاردک پالت (از جنس چوب یا پلاستیک که در هنگام نقاشی رنگ را روی آن قرار داده و استفاده می کنند) اسفنج گیره سه پایه قوطی اسپری رنگ اسپری رنگی دارای هوای فشرده به این موارد می توان گچ ، مداد گرافیت ، پارچه کهنه یا دستمال کاغذ ی ، آینه ( که گاهی برای تغییر زاویه دید و پرسپکتیو و گاهی نیز برای نقاشی شخص از خودش بکار می رود) تربانتین یا هر رقیق کننده بی بوی دیگر (که معمولاً به همراه روغن استفاه می شود) ،مدل یا موضوع و شاید نور پردازی آتلیه را نیز اضافه نمود. تکنیکهای نقاشی تکنیکهای نقاشی عبارتند از : رنگ زنی غلیظ آبرنگ لعاب دادن نقاشی یا رنگ مومی ( نقاشی یا رنگی که با موم آب کرده بسازند) نقاشی دیواری که معروفترین نوع آن فرسکو می باشد. سایش و نقاشی نقطه ای فوماتو سامی – ای کلاژ نقاشی بر روی تخته نقاشی یا اسپری « گرافیتی ) (نقاشی) با مواد جدید نقاشی یا کامپیوتر حلال های رنگ حلال ماده ای است که رنگدانه در آن حل یا قرار داده می شود. تقریباً تمامی حلالهای طراحی در نقاشی نیز قابل استفاده هستند. برخی از آنها عبارتند از : رنگ روغن ، شامل رنگهای جدید قابل اختلاط با آب رنگ اکریلیک سایه روشن رنگ انگشتی مرکب پاستل ، شامل پاستل خشک ، پاستل روغنی و موادهای پاستل تمپرا (رنگهای آمیخته تا زرده تخم مرغ) رنگ مومی آبرنگ سبک های معروف نقاشی سبک های نقاشی می توانند با روشهای بکارگیری و یا با توجه به جنبش هنری که بیشترین تطبیق را با مشخصات غالب و حاکمی که نقاشی نشان می دهد دارند، مشخص شوند. سبک های معروف عبارتند از: رئالیسم (واقع گرایی) امپرسیونیسم (برداشت گرایی) پوینتولیسم هنر ابتدایی کوبیسم (حجم گری) مدرنیسم (نوگرایی) آبستره (انتزاعی) پست مدرنیسم (فرا نوین) آوانگارد (پیشگام ، وابسته به مکتب های هنری نوین و غیر سنتی) ساختار گرایی کتاره سخت گرافیتی نقاشی اصیل ایرانی اصطلاحات معمول نقاشی این اصطلاحات عبارتند از : تمثیل بادگن پوینیلیسم (گذاشتن نقطه های رنگین روی سطح سفید) فانتزی نقاشی فیگور (پیکر) تصویر سازی صنعتی منظره طبیعت گرا چهره علمی تخیلی طبیعت بی جان سورئالیسم (فرا واقع گرایی) جنگ .
درباره رنگ
رنگ ترکیبی از رنگدانه ، حلال ، چسپاننده و در برخی موارد تسریع یا کند کننده ای برای خشک شدن ، بهبود دهنده بافت ، تثبت کننده و یا هر ماده اصلاح کننده دیگری است. قبل از آنکه رنگ بر روی بوم قرار گیرد، معمولا ابتدا آن را آغشته به نوعی زمینه (یک لایه پوششی که معمولا از جنس جسو می باشد) می کنند تا چسپندگی با رنگ را افزایش داده و حالت بافت سبدی بوم را برای جلوگیری از تراوش کاهش می دهد. با اینکه انتظار می رود رنگدانه هایی که برای نقاشی بکار می روند ثابت باشند، اما برخی از نقاشان از رنگهایی استفاده می کنند که دارای رنگدانه های فرار هستند.
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
نگارگری ایران عصر سلجوقی
فهرست :
تعریفی اجمالی از مینیاتور( نگارگری
تاریخچه نقاشی در ایران
نگارگری قبل از اسلام
نگارگری ایرانی
نگارگری مکتب سلجوقی
تعریفی اجمالی از مینیاتور( نگارگری)
واژه ی مینیاتور که مخفف شده ی کلمه ی فرانسوی مینی موم ناتورال و به معنی طبیعت کوچک و ظریف است و در نیمه ی اوال قرن اخیر و حدودا از دوره ی قاجاریه وارد زبان فارسی شده , اصولا به هر نوع پدیده هنری ظریف (به هر شیوه یی که ساخته شده باشد) اطلاق می شود و در ایران برای شناسایی نوعی نقشهایی که دارای سابقه و قدمتی بسیار طولانی است به کار می رود.
این هنر که به اعتقاد اکثر محققان در ایران تولد یافته , بعد به چین راه برده و از دوره ی مغولها به صورتی تقریبا تکمیل تربه ایران برگشته و هنرمندان ایرانی تلاش بی شائبه یی را صرف تکمیل و توسعه ی آن کرده اند از جمله هنرهائی است که قابلیت به تصویر در آوردن تمامی طبیعت را در قالبی کوچک دارد. اما نباید چنین پنداشت چون مقیاس تصاویر در مینیاتور سازی بسیار کوچک است , بنابراین تنها بخش کوچکی از طبیعت را میتوان در این تابلوها تصویر نمود , یا چون الهام بخش مینیاتوریست طبیعت است , وی ناچار میباشد فقط مناظری از طبیعت را ترسیم کند. بلکه کوشش در ایجاد و القای هر چه بیشتر زیبایی و تفهیم آن صفت ویژه یی ست که مینیاتور سازی را از سایر انواع نگارگری ایران جدا می کند و مینیاتوریست هنرمندی است که آنچه را خود می اندیشد یا می پندارد که بیننده علاقمند به دیدن آن است تجسم می بخشد و به هیچوجه تابع مقررات و قوانین حاکم بر فضای نقاشی نیست.
مینیاتورهای امروز ایران , همان نقاشی کلاسیک اروپا (سبک امیرسیونیسم و به دنبال آن شیوه های مدرن نقاشی اروپائی) است و هرچند گروهی نوشته اند که به هنگام ظهور اسلام , ایرانیان در هنر نقاشی دارای سنتی کهن بوده اند. اما هیچ سند معتبری که این ادعا را ثابت کند در دست نیست و اصولا این گونه اظهارنظر کردن بیشتر منطبق بر واقعیت است که مکاتب مینیاتورهای ایرانی , از قرون بعد از اسلام آغاز شده و در قرون اولیه ی بعد از ظهور اسلام , هنر ایران با ابتکاراتی در خطوط عربی تداوم یافته و بهترین نسخه های قرآن کریم را هنرمندان مبتکر ایرانی نوشته اند و به تزئین و تذهیب مصحف شریف پرداخته و طلاکاری حواشی و سرلوحه ی قرآن و طرحهای اسلیمی و ختایی و گردش های ترکیب بندی آنها را به شیوه ی مخصوصی که امروزه آنرا استیلیزه می نامیم ابداع کردند و در ادامه ی این ابداع و ابتکار , نقاشی براساس متن کتب و نوشته ها نیز رواج یافت که مینیاتورهای مکتب بغداد سر آغاز آن است. مکتب بغداد , از آن جهت که نوعی نقاشی بدوی است تا حدودی نشان از فقدان مهارت و قدرت هنری سازندگانش دارد و بیشتر در بردارنده ی قصه ها و روایات مذهبی است. هنرمندان مکتب بغداد , اکثر ایرانی بوده اند و معمولا نیز به سفارش و دستور روسای قبایل عرب کتب خطی را با ذوق خود تزئین میکردند و روش کار آنها به اکثر نقاط دور و نزدیک ایران راه یافته بود و تا دوران سلجوقیان که نقاشی ایران ترقی محسوسی کرد ادامه یافت.
بعد از حمله ی چنگیز به ایران و از رونق افتادن بغداد کهمرکز تجمع هنرمندان بود و از آنجا که نخستین فرمانروایان مغول در شمال غربی ایران و در تبریز و مراغه مستقر شدند, خواه ناخواه هنرمندان در آن منطقه گرد آمدند و به دلیل علاقه و تمایل مغولان به هنر چینی , جذب ذوق آزمایی در این زمینه شدند. ناگفته نباید گذاشت که نقاشی به شیه ی چینیها , با هجوم مغولان به ایران نیامد , بلکه نقاشی ایران سالها قبل از تهاجم چنگیر با اسلوب و روش های هنر چین در شراسر خاورمیانه شهرت و اعتبار داشت و در شاهنامه ی فردوسی نیز به این مطلب اشاره شده و احتمال میرود که ترکان سلجوقی مروج این شیوه در ایران بوده باشند. منتهی ایرانیان شیوه ی نقاشی چینی را با دید خاص هنری خود تلفیق کردند و کاشی هایی که امروزه نمونه هایی از آن در دست است نشان می دهد که سالها پیش از حمله ی مغول به ایران , همان سبک و شیوه و رنگ آمیزی و طراحی که بعدها به صورت نقاشی کتب مورد استفاده قرار گرفت , در ایران اعمال شده و اگر دست حوادث کتاب خانه های بزرگ ایران را معدوم نکرده بود امروز به راحتی می توانستیم نسخی را که متعلق به دوران پیش از مغول بوده و همان وی÷گی مینیاتورهای مکتب هرات یا مراغه و مکاتب دیگر بعد از مغول را داشته ببینیم.
در ابتدای حمله مغولان به ایران , هنر نقاشی به واسطه ی قتل عام هنرمندان رونق خود را از دست داد. ولی بعد از چند سال سران مغول به فکر ترویج هنر افتادند و برای عملی ساختن این منظور عده یی نقاشی چینی را از راه مغولستان به ایران آوردند و کوشیدند تا نقاشی چینی را در ایران رایج سازند و هنرمندان ایرانی , اگرچه تحت تاثیر این مساله قرار گرفتند , اما برخلاف نقاشان چینی هرگز طبیعت را به عنوان نهایتی از احساسات و عواطف و به گونه یی مجرد و انتزاعی مورد توجه قرار ندادند و بیشتر به اسنان و تفکراتی در حالات انسانی پرداختند و به همین جهت است که کمتر مینیاتور ایرانی را بی صورت و هیات انسانی میتوان یافت. هرگز پیوندهای خود را با شعر , فرهنگ و شیوه های تفکر بومی نبریده و افسانه ها , اساطیر , قهرمانان ملی , سنن وشیوه های زندگی ایرانی همواره نمودی آشکار در آثار آنان داشته و این وابستگی به زندگی و اعتقادات ملی تا جایی قوی است که به مینیاتور ایرانی , علیرغم پیوندها و نقاط مشترک فراوانش با سایر مکاتب آسیایی (ازجمله شیوه های نقاشی هندی , چینی و ژاپنی) وجه ی خاصی می دهد و باعث تمایزش از هنر سایر ملتها و ممالک می شود و این وضعیت تا دوران ایلخانیان و تیموریان ادامه داشت و به قدری مورد توجه بود که یکی از شاهزادگان تیموری به نام بایسنغر میرزا که خطاطط هنرمند بود , سرپرستی امور هنری را در شهرت هرات به عهده گرفت.
در آن زمان , شهر هرات مرکز تجمع هنرمندان شده بود و معروف است که فقط در یک آموزشکده ی نقاشی , شصت استاد به تعلیم هنر جویان و انحام سفارشات محوله اشتغال داشتند. معروفترین استادکاران مکتب هرات کمال الدین بهزاد است که کتاب مصور و معروفی به نام ظفر نامهی تیموری دارد و به جرات می توان آثار وی را از لحاظ حالت چهره ها , حرکت قلم , انتخاب موضوع و نمایش دادن وقایع سرآمد تمام مینیاتورهایی دانست که قبل یا بعد از او در ایران ساخته شده است.
رویهمرفته آثار مینیاتور ایران در مکتب هرات , به علت سابقه ی ممتد و آزادی عمل قابل توجهی که بعد از مکتب بغداد برای هنرمندان به وجود آمد , تا حدی پیشرفت نمود که آثار دوره هنر نقاشی و مینیاتور سازی ایران , بعد از دوره ی هرات , با همان شرایط تکمیل یافته ی خود به عصر صفویان منتقل شد و بعد از آنکه تبریز به عنوان پایتخت انتخاب گردید , استاد کمال الدین بهزاد به آنجا دعوت و عهده دار سمت ریاست کتابخانه ی سلطنتی شد و همراه با استاد کاران بزرگ این دوره نظیر , آقا میرک , سلطان محمد , حسین یاکوب وعده یی دیگر کوشید تا این هنر را تعالی و تکامل بخشد.
سبک و مکتب نقاشی دوره صفویه را در یک تقسیم بندی کلی می توان در دو بخش کاملا جدا از هم مورد بررسی قرار دارد.
اول مکتب تبریز که تا وقتی پایتخت به قزوین منتقل شد به همان شیوه یی که ذکر آن گذشت تداوم داشت. مینیاتورهای این دوره , همه در یک نوع و از لحاظ ظرافت کاری و حرکت قلم و طرح و رنگ دنباله ی مکتب هرات است و فقط مختصری با آن تفاوت دارد.
دوم مکتب اصفهان که بعد از انتقال پایتخت به اصفهان شکل گرفت و طی آن سبک و شیوه ی کار دچار دگرگونی هایی کاملا چشمگیر شد که نمونه ی بارز و مشخص آن نقوش تزئینی مساجد اصفهان , کاخ چهل ستون و عمارت عالی قاپو است
معروفترین نقاش این دوره , رضا عباسی است که در زمان شاه عباس دوم صفوی در اصفها میزیست. شاه عباس چون نقش بود وهم اینک نیز نمونه هایی از آثار هنری او در موزه ی گلستان موجود است توجه خاصی به گسترش هنر نقاشی داشت و به دلیل و تشویقی که از هنرمندان به عمل می آورد مینیاتورسازی در دوره ی او از جهت توسعه و قدرت , مهارت و سرعت کار نقاشان ترقی فوق العاده یی کرد و هنرمندان توانستند در حدی وسیعتر از مکتبهای هرات , تبریز و قزوین , باهنر چینی و تاثیر پذیری از آن فاصله بگیرند و اصالت ایرانی به آثارشان بدهند و با ساده کردن نقوش و سرعت عمل بیشتر , نقاشی را از روی صفحه ی کاغذ به صورتی دیواری در آورند. اما ذکر این نکته نیز ضروری است که آثار این دوره به هیچ وجه قابل مقایسه با مکتب هرات نیست و از نظر ظرافت ضعیفتر از مکتب هرات است و فقط در آن نقوش تزئینی و گردش های اسلیمی و ختایی و انواع ساقه ها و گلبرگهای بسیار متنوع شده و اشکال آن که قبلا از چند نوع گل و برگ و اسلیمی ریز تجاوز نمیکرد, به بیش از پنجاه نوع اسلیمی و گل ابتکاری بالغ گردیده است.
تاریخچه ی نقاشی ایران:
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 104 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
طی سال های قرون وسطی ، تنها موسیقی غیر اروپایی که در تماس با موسیقی مسیحیت قرار گرفت، موسیقی اسلامی بود.
تا صدها سال پس از وفات حضرت محمد (ص) در 632 میلادی ، پیروان عرب او تمامی سواحل مدیترانه ای - از تنگه ی بسفر تا جبل الطارق- (اسپانیا) را مورد هجوم قرار داده و موسیقی مستعربی ( عربی- اسلامی) را از خود بر جای گذاشتند.
مسلمانان هیچ گاه از هنرهای رزمی غفلت نمی کردند؛ اما اعراب، ایرانیان و ترک ها به رشد و پرورش ادبیات و موسیقی نیز ادامه دادند. زمانی که مسیحیان در قرن یازده، اسپانیا را باز پس گرفتند، با مردمی روبرو شدند که اگر از لحاظ فرهنگی برتر از آنان نبودند، با آن ها کوس برابری می زدند. این جنگ قرن ها طول کشید و با فتح گرانادا توسط حاکم مسیحی ، پایان یافت.
در این جا به رابطه ی این دو نوع موسیقی می پردازیم که ریشه های آن ها با موسیقی تمام خاورمیانه مشترک بود. تا زمانی که مسیحیان به تدریج لحن های مربوط به مراسم مذهبی خود را ترویج کردند، ایرانیان ، اعراب و کرد های دوران پیش از اسلام ، صاحب سازهایی از فرهنگ مدیترانه ای غربی بودند که اغلب ، اساس نام هایشان یکی بوده است؛ برای مثال : کناره ( کیتارا یا بربط) همان کیتور عربی و نی که سازی مردمی بوده و همچنان نزد مردم مسلمان به نام ارغول شناخته می شود.
موسیقی غیر مذهبی اصولا نقشی در فرهنگ اسلامی نداشت. هرچند قرآن به هیچ وجه کلامی علیه موسیقی نمی گوید اما پیروان پاکدین، اصلاح طلب و متعصب پیامبر پس از مرگ ایشان، چنین اظهار کردند که حضرت محمد(ص) موسیقی و بخصوص موسیقی سازی را لذتی ممنوع می دانستند. پس به تحریف و تکفیر لوت (برگرفته از بربط ایرانی) ، چنگ (جنک) و فلوت (نای ایرانی یا قشابه ی عربی) پرداختند. آنان
سازهای کوبه ای مانند
تبیره ( طبل) و طبل دستی (دف) که در عربی به آن تف می گویند را در جشن ها و مناسبات اجتماعی مرسوم، مجاز می دانستند. البته دعوت به نماز ، تلاوت آهنگین قرآن - که شاید همتای مزمور خوانی یهودیان باشد- خواندن اشعاری در بزرگداشت تولد پیامبر (مولودی)، نمازها، حمدها و تواشیح مقولات دیگری بودند؛ آن ها برای مسلمین موسیقی محسوب نمی شدند و از لحاظ سبک تفاوت چشمگیری داشتند.
تواشیح هجایی، وزن دار و بدون زینت است. مولودی سرشار از تحریر های سلیس و روان است؛ ولی در آن ها هیچ جمله ی موسیقایی یا ملودی اجباری ثابتی در ارتباط با یک متن بخصوص وجود ندارد. به همین شکل، موذن نیز به شیوه ی خود مسلمانان را به نماز می خواند و اغلب اوقات مقام یا دستگاه دلخواه و شناخته شده اش را انتخاب می کند.
در دوران خلفای بنی امیه (661 تا750) -که مغرب و مراکش تحت لوای ایشان فتح شد- خلفا عاشق موسیقی بودند. ایشان نوازندگانی را که غالبا دخترانی از خراسان بودند، به خدمت می گرفتند. این دختران آوازخوان و نوازنده ی دو تار خراسانی بودند. دوتار سازی گردن بلند و دارای دو سیم بود و با انگشت یا زخمه نواخته می شد. این دختران هنرمند، مهارت و نبوغ خود را در زینت پردازی آوازی و سازی به نمایش می گذاشتند ولی به مرور زمان نوازندگان مرد جای آنان را گرفتند.
خلفای عباسی - که در سال 768 میلادی بغداد را پایتخت خود قرار دادند- موسیقی را نیک می دانستند. در این امر هیچ کس به پای هارون الرشید نمی رسید. هم پای موسیقی درباری، فرم کنسرت نیز - که بعد ها نوبه خوانده شد و خاستگاهش آسیای میانه بود – نیز پدید آمد. چینی ها از مدتی پیش با فرم کنسرت آشنایی داشتند. این فرم از آغاز حکومت عباسیان شروع به رشد کرد و هنوز هم مهم ترین فرم موسیقی اسلامی به شمار می
رود.
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
نمایش : سادیسم روز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مکان آموزشگاه کامپیوتری می باشدکه بامیزمنشی،دوصندلی برای مراجعه کنندگان ،وسایل جانبی کامپیوتروتزیینات مربوطه آراسته شده است.
(کیوان صاحب شرکت ــ جوان وخوش مشرب ــ درحال پرزنت کردن دوستش ،سام ــ جوانی مطابق مدروزــ میباشد.
موسیقی درحال پخش شدن وآندومشغول کارخود،که باقطع شدن موسیقی،کیوان صفحه آخربرگه را نشان داده و...)
کیوان ـــ تنها عیبش هم اینه که وقت و انرژی آدمُ به هدر می ده
سام ـــ چه با حال
کیوان ـــ پولدار شدن بدون زحمت
سام ـــ حالا پولش چی ؟
کیوان ـــ مگه نداری !
سام ـــ آخه پولش خیلی زیاده
کیوان ـــ به اون پول گنده هه فکر کن ، خونه ، ویلا ، ماشین ... به اونها فکر کن
سام ـــ ولی الان یه پاپاسی هم تو جیبم نیست
کیوان ـــ برو قرض کن ، وام بگیر ... حسنش اینه که دو ماهه پولتو پس می گیری
سام ـــ این کارا ممنوع نیست
کیوان ـــ وقتی فروشنده راضی ، تو خریدار هم راضی ، پس تمومه دیگه
سام ـــ راست می گی ها
کیوان ـــ ها ، این رو هم یادت باشه تا خودت توی این کار نیومدی به کسی چیزی نگی ، چون ممکنه اولاً دودلت کند ثانیاً چیزی بپرسه که نتونی جواب بدی
سام ـــ مختلطه دیگه
کیوان ـــ نکنه که واسه مختلطیش داری می یای
سام ـــ آخه جنس مخالف ، انگیزه رو بیشتر می کنه
کیوان ـــ اتفاقاً زیر یک دست من دخترِ
سام ـــ پس منو بنداز زیر دست اون
کیوان ـــ تو اومدنوبیا
سام ـــ زیر دست اون می ندازی بیام
کیوان ـــ نترس سرت کلاه نمی ره
سام ـــ صبر کن ، یه سوالی ، کلاهبرداری نباشه
کیوان ـــ داشـِت کیوان جایی نمی خوابه که زیرشٌ آب بگیره
سام ـــ مواظب زیر ما هم باش
کیوان ـــ دارمت ... اصلاً تا حالا دیدی من سرت کلاه بزارم
سام ـــ کم نه
کیوان ـــ دستت درد نکنه
سام ـــ سرت درد نکنه
کیوان ـــ از این حرفها نداشتیم ها
سام ـــ قبول کن کمی خورده شیشه داری ، ولی کیوان یادت نره من و تو رفیقیم، با هم بودیم ، با هم پوشیدیم ، با هم خوردیم ، با هم چرخیدیم ، خودت هم منو خوب می شناسی ، این ظاهرمه ، ته جیبم شپش داره تکچرخ می زنه
کیوان ـــ پس بیا که می خوام پولدارت کنم
سام ـــ باشه اما یه سوالی تا حالاخودت پورسانتشو گرفتی
کیوان ـــ پورسانت سه نوبتم رو گرفتم اگه تو بیای چهارمیش رو هم می گیرم
سام ـــ حالا پول روکی بیارم
کیوان ـــ هر چی زودتر بهتر ، به نفعتِ ، زودتر آموزش می بینی ، زودتر به پولت می رسی ، من هم هواتو دارم ، ساپورت بالا دستی ، اصلاً همین امشب بیا
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 177 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
مقدمه
کرمان استانی واقع در مناطق مرکزی و خشک ایران هر چند سلسله کوههای نسبتاً بلند در سمت شمال غربی خود دارد ولی هیچ رودخانه پر آبی در آن جاری نیست همین کمبود آب و مناطق لم یزرع کوهستانی و شن زارهای این سامان، سبب شده تا بیشتر اهالی این منطقه به جای کشت و زرع، به هنر و صنعت قالیبافی روی آورند
این ناحیه از ایران از دیر باز یکی از مراکز مهم فرشبافی کشور ما به شمار می رفته و تاریخ فرشبافی کرمان به قرنها پیش و قبل از دوران صفویه می رسد. قطعه ای از یک تخته فرش بافته شده در این شهر که در موزه حضرت امام رضا علیه السلام در مشهد نگهداری می شود بر سابقه ای لااقل در حد پانصد سال بافندگی در زمینه فرش های گره دار کرمان شهادت می دهد
در روند تاریخی قالیبافی کرمان می توان نقاط اوج و حضیض متعددی را سراغ گرفت بطوریکه هنر قالیبافی کرمان نقطه اوج خود را در زمان صفویه و مرحله حضیض خود را در اوایل دوره قاجاریه، یعنی زمانی که آقا محمد خان قاجار به لحاظ مساعدت اهالی کرمان با لطفعلی خان، دست به کشتار هولناک اهالی آن زد، سپری کرده است. بنابراین، به احتمال قریب به یقین هنر فرشبافی در کرمان، از زمان صفویه و با حمایت آنان در این منطقه نضج گرفته است. چه اسکندر خان منشی، مؤلف عالم آرای صفوی و منشی شاه عباس، در این کتاب به قالی کرمان اشاره دارد و شاردن نیز که در سالهای 1666 و 1672 میلادی به ایران مسافرت کرده، این موضوع را تأیید کرده است
اما با تمامی اینها از منابع و آثار تاریخی چنین بر می آید که عمده آثار این دوره کرمان منسوجات بوده است نه قالی. بطوریکه تا اواسط دوره قاجار، کرمان یکی مهم ترین و بزرگترین مراکز تولید انواع منسوجات به خصوص پارچه های ابریشمی بوده است که از مهمترین آنها شالهای پشمی و پارچه های ساده کرباس و پته های زیبا را می توان نام برد
شروع انقلاب صنعتی و ورود انواع پارچه های نساجی و ماشینی، که منجر به کاهش تولید انواع منسوجات دستی گردید، عامل اصلی گرایش به هنر قالیبافی کرمان است. در واقع دوران بعد از انقلاب صنعتی اروپا، یکی از پر رونق ترین ادوار قالیبافی کرمان است. آقای یساولی معتقد است: حرفه قالیبافی در کرمان بطور جدی از قرن نوزدهم میلادی به همت تجار تبریزی شکل گرفت. آنان چون میزان تولیدات این منطقه را در جهت صدور به کشورهای اروپایی از طریق تبریز و ترکیه کافی نمی دانستند با ایجاد کارگاههای متعدد، آغازگر دوره ای درخشان از هنر قالیبافی این منطقه بودند. در اواخر دوره قاجاریه شرکت های خارجی و برخی از افراد محلی نقش حمایت کنندگی تجار تبریزی را عهده دار می شوند. این شرکت ها خود مستقلاً شروع به تولید فرش و به دنبال آن ترسیم نقشه های قالی نمودند.
در همان زمان در حدود 150 طراح در فرش کرمان کار می کردند که برخی برای شرکت های مذکور و برخی بطور مستقل به کار نقشه کشی فرش مشغول بودند. بعدها به علت وقوع جنگ جهانی اول، بحرانهای اقتصادی سال 1929 میلادی و کسادی ناگهانی در بازارهای خارجی موجب توقف سفارشات خارجی شد و این امر رفته رفته کار قالیبافی کرمان را کند کرد. علیرغم رفع بحران در کشورهای اروپائی و امریکا، شرکتهای خارجی دیگر به اهداف گذشته شان تمایلی نشان ندادند. گر چه فرشبافی در کرمان دیگر آن رونق گذشته را نیافت، لیکن مردم قانع کرمان به حفظ دست آوردهای گذشته همت گماشتند و ویژگیهای خاص این حرفه را حفظ کردند. با تمامی این افت و خیزها امروزه نام کرمان با قالی آن مترادف است. فرشهایی که در این منطقه بافته شده زینت بخش موزه های معتبر جهان است. هنوز تمیزی و لطافت اجناس با نام قالی کرمان در ذهن اشخاص تداعی می کند
ساختار
اغلب قالی های کرمان از نوع خاص سه پود می باشد. به عبارتی بین رجهای بافت، 3 پود دیده می شود که اولی و سومی ضخیم و دومی نازک است. البته قالیهای دو پود اول ضخیم و پود دوم نازک نیز به طور پراکنده دیده می شوند
|