دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
ماتیس به مرور زمان ا زخشونت و بی ظرافتی قلمش کاست . در همان حال که تک چهره بسیار انتقاد شده همسرش بر دیوار «سالن پاییز » آویزان بود تک چهره دیگری را آغاز کرد که اکنون به مادام ماتیس : خط سبز(شکل 16) مشهور است . این کار نیز دارای تاثیرگذاری قوی ست . حتی قوی تر از کار پیشین او ولی قدرت این تابلو ناشی از ساخت محکم ان است . ماتیس در هر دو تابلو از تحریف شکل ها اجتناب کرده است ، ول یدر کارقبلی ، ضربه های قلم مو و تقطیع رنگها گویی هنگام باز نمود شکل ها ، بر ضد ا«ها عمل می کنند . در تابلوی دوم ، رنگها – هر چقدر هم که فی نفسه غیر متعارف باشند – و نیز ضربه های قلم مو ، قویا شکل ها را تحکیم می کنند . هر جا که شدت و حدت دارند مفید وضوح و تاکیدند . موی سر دارای رنگ آبی در آمیخته با قرمز تند است پس زمینه از سه بخش به رنگ های نارنجی ، بنفش و آبی زنگاری تشکیل شده است ؛ یک طرف چهره صورتی و طرف دیگرش زرد و سبز است و نوار توجه برانگیزی به رنگ سبز لیمویی ر میانه چهره از پیشانی تا چانه و گردن کشیده شده است . این مجموعه خودسرانه به نظر می رسد ولی جلوه کلی آن باور کردنی است : بازنمود جسورانه قیافه یک زن خوش چهره . نقاشدیگری چه بسا برای برجسته نمایی سروصورت از سایه زنی های حجم دهنده استفاده می کرد تا بتواند به آن نمایی تندیس گونه بدهد ؛ ماتیس با استفاده از تضادهای رنگی به این هدف می رسد ، تضادهایی که نوعی تنش دیدگانی شبیه آنچه از تضاد سیر و روشن ها حاصل می شود ایجاد می کنند . او نمی خواهد بخشی از چهره را رد سایه از دست بدهد یا از شفافیت هر بخش از تابلوی خود بکاهد . تندیس آفریقایی می تواند به همین نحو با انتقال حس قوی از حجم و حضور بدون هر گونه تقلید دقیقی از شکل های طبیعی مار ار تحت تاثیر قرار دهد . وانگهی بسیاری از صورتک های افریقایی چهره را به صورت دو صفحه بزگر در طرفین یک برجستگی میانی نشان می دهند . بعید نیست که بازنمایی ماتیس از چهره همسرش حاصل دیده او در دو نوع نور باشد : نور مستقیم روز روی گونه چپ ، و نور منعکس از یک صفحه رنگین روی قسمت راست صورت . آشنایی با صورتک های افریقایی چه بسا جهت دهنده برداشت او از این چهره بوده است .
تابلوی زنی با کلاه پایان یک دوره را در کار ماتیس نشان می دهد حال آنکه تابلوی مادام ماتیس : خط سبز نشانه آغاز یک دوره در کار اسوت . پیش از سال 1905 نقاشی ماتیس که ه مواره پوینده و کاونده بود بین دو رهیافت نوسان داشت . یکی تجربه شخصی سنت مدرسه هنردر کشیدن تک چهره افراد در داخل آتلیه ، و دیگر شیوه انقلابی تحلیل و ترکیب بندی رنگ ها که سورا در دهه 1880 ابتکار کرده بود و سینیاک در اثر جدید خود (1899) که آرمان ها و شیوه های نئوامپرسیونیسم را شرح می داد ، ان را صورت بندی کرده بود . تابلوی زنی با کلاه نمایانگر آن است که ماتیس از هر دو رهیافت فاصله گرفته است ؛ حال انکه تابلوی مادام ماتیس : خط سبز بازز تابنده ی تلفیق موفقیت آمیز آنهاست . مایتس در نخستین و مهمترین بیانیه خود درباره هنر که در 1908 به رشته تحریر درمی آورد بر استقلال خود از نظریه تاکید می ورزد : برای مثال انتخاب او از رنگ ها « بر اساس مشاهده احساس و دقیقا ماهیت هر تجربه » صورت می گیرد . هدف او بیانگری یا اکسپرسیون است منتهی یک بیانگری هماهنگ . تجربه ای که می خواهد انتقال دهد باید به معادل تصویری آن برگردانده شود : « می خواهم به آن حالت تراکم احساساتی برسیم که شکل دهنده یک تابلوست » این تراکم احسسات در مادام ماتیس : خط سبز تحقق یافته است ، حال ا«که تابلوی زنی با کلاه نوعی سیالیت و خود انگیختگی تصادفی را القا می کند که همچنان به امپرسیونیسم و سنت طرح سردستی تعلق دارد . ماتیس در تمام طول زندگیش می خواست تیزبینی خود را از طریق جلوه لحظه ای دادن به کار خویش انتقال دهد . ولی این جلوه و آن قدرت کمپوزیسیون که ماتیس لازمه هر تابلو می دانست ، از کاری با طمانینه و متبکرانه و توام با تصحیحات زیاد به دست می آمد .
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
آمریکا
1905: فرانک لوید رایت طراح آمریکایی و پیرو نهضت ورک بوند برای اولین بار به ژاپن سفر کرد.
1913: اولین مدل T از ماشینهای فورد بر روی سیستم خط تولید ساخته شد.
1919: تاسیس شرکت تولیدی لوازم خانگی به نام لیود لووم( Iiod Loom ) توسط فردی آمریکایی به نام Marshal B. Liod
1925: تاسیس آکادمی هنر Cran Book توسط George C. Booth ناشر روزنامه کانادایی الاصل. .
1926: یک شرکت حمل و نقل، اولین مقواهای نازک بسته بندی را ارائه و گسترش داد.
29- 1928: یکی از طراحان پیشروی آمریکایی به نام Richard Buckminster Fuller یکی از ایده های خود را به نام Dymaxion House به مرحله ساخت رسانید.
1929: تاسیس موزه هنرهای مدرن Museum Modern Art در نیویورک به نام MOMAکه درآن به مطالعه هنرهای ساختاری و عملی در زندگی می پرداختند و به گفته Alfred H. Bak این مکان اولین حوزه ای بود که درآن بخشهای مورد علاقه معماران و طراحان صنعتی وجود داشت.
1932: تشکیل نمایشگاه MOMA به نحوی که این موزه یک منبع بسیار قوی از جنبش مدرن محسوب می شود که اولین نمایشگاه های آن در این سال عبارتند از: سبک بین المللی National Style ، هنر ماشین Machine Art .
1934: ریموند لوئیRaymond Loewy طرح یخچالهای منسوب به نقطه سرد سوپر 6 را برای شرکت Sears و Roebuck گسترش داد.
1937: هارلی ارل Harley Earl ماشین بیوک Buick مدل "Y" Job را طراحی کرد.
1939: نمایشگاه جهانی نیویورک.
1942: در نمایشگاه Museum of Modern Art به مبلمان منزل با طراحی سازمند توجه شده است.
1948: کتاب مکانیزه کردن تسلط می یابد، توسط زیگفرید گیدیون Sigfried Giedion مهندس اهل پراگ انتشار یافت. نشر این کتاب وی را همطراز نیکلاس پوزنر Nikolaus Pevsner و رینر بانهام Reyner Banham به عنوان اشکال بسیار مهم در امر مطالعه تاریخ طراحی صنعتی در قرن بیستم نمود.
1949: باکمینستر فولرBuckminster Fuller به ادغام دیدگاه های بشری از طراحی با علوم و یافته های ریاضی ادامه می دهد و ساخت گنبدهایی با باریکه های فلزی مشبک در ساختارش را گسترش داد Foedestic Dome به نحوی که این ساختار به راحتی قابل جابجایی و مونتاژ بود که به کمک تکنولوژی شناخته شده معاصر قابل ساخت بود.
1951: آغاز نمایشگاه های یک هفته ای در آسپن Aspen درکلورادو Colorado که برای طراحان کاملا شناخته شده است. در این نمایشگاه طراحان و معماران بین المللی گرد می آیند تا بر روی یک نظریه متفق القول بحث کنند. بنیانگذاران این مجمع وا لترپااپک Walter Paepke از گروه آمریکا بود.
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
افزایش زیاد کاشی های ایران آناتولی و سوریه
سده های دوازدهم / ششم الی چهاردهم / هشتم
دوره های سلجوقی و ایلخانی به عنوان اولین مظاهر شگرف کاشی کاری اسلامی به حساب می آیند که در این برهه های تاریخی تحت حاکمیت این دو سلسله در تکنیک های گوناگون صنعت سفالگری انجام گرفت . نکته جالب اینکه شمار زیادی از کاشی هایی که اکثرا دارای تاریخ و امضا صنعتگران خود بوده از این دوران باقی مانده اند. افزون بر آن حمایت های وسیع مذهبی که توسط حاکمان و شخصیت های برجسته مذهبی هر دو سلسله صورت گرفته باعث ساختن بناهای متعددی به عنوان مقبره گردید که مهم ترین این مقبره ها با کاشی های زرین فام تزئین می شدند.
دوران تاریخی مورد بحث با سلطنت سلجوقیان بزرگ که تبار ترکی داشته شروع می شود این سلسله بین سالهای 1194-1038/591-430 در عراق و ایران حکومت کردند. اگرچه انشعاباتی جداگانه از آنان در سوریه و کرمان نیز گسترش یافتند اما آنچه که بیشتر باعث شگفتی می شود این است که شروع موج فعالیت هنری آنان تنها در روزهای آخر استقرار حکومت شان رخ داد. و به این ترتیب این دوران رونق و شکوفایی هنری پس از اضمحلال امپراطوری سلجوقی به خوبی ادامه پیدا کرد و به قلمروهای کوچکتری تقسیم گردید . البته دودمان سلاجقه تنها در آناتولی تداوم یافت. خلفای عباسی که در حال نابودی و زوال بودند در بغداد بار دیگر ظاهر شدند. اما دیری نپایید که نه تنها آنان بلکه تمامی دنیای اسلام به دلیل حملات پی در پی مغولان که در سال 1258/657 منجر به تصرف مسند امپراطوری اسلام در بغداد گردید به سوی یک سردرگمی سیاسی و آشفتگی تاریخی سوق داده شدند. زمانی که سلسله ایلخانان مغول حاکمیت یافتند آثار هنرمندان در مقایسه با دوره سلجوقیان بیشتر و گسترده تر مورد حمایت هنری قرار گرفتند . بناهای جدیدی در ایران ساخته شد و در نتیجه این ساخت و سازها تولید کاشی رو به افزایش گذاشت.
شهر کاشان مهم ترین مرکز سفالگری و کاشی کاری نفیس در بخش مرکزی ایران به شمار می رفت و کلمه کاشی نام خود را از این شهر گرفته است اگر چه بدون تردید فعالیت های سفالگری دیگری در سده های میانی ایران نیز وجود دارد اما مدارکی از موقعیت ممتاز کاشان بین سده های دوازدهم / ششم و چهاردهم/ هشتم وجود دارد. همچنین امضاهای تعداد زیادی از سفالگران معروف و شناخته شده نیز بر این نکته صحه می گذارد که مشهورترین آنان امضا خاندان ابوطاهر بوده که نام های خود را بر روی کاشی ها و ظرف ها امضا می کردند. بعضی از آنان نسبت خود یعنی کاشان را نیز اضافه می کردند و در کنار امضاشان با صراحت آنرا می نوشتند . به عنوان مثال در یک نمونه کاشی که در موزه بریتانیا موجود بوده و تاریخ آن 1339/739 است. در آن زمان این خاندان در کاشان اقامت داشتند.
یاقوت جغرافی دان و نویسنده سده سیزدهم / هفتم به صادرات محصولات سفالی کاشان اشاره می کند. اگرچه منطقه کاشان به طور منظم حفاری نشده اما انواعی از ضایعات و بقایای کوره هایی که در این منطقه ساخته شده به دست آمده اند. قطعات فراوانی متعلق به این دوره موجود بوده که دارای تاریخ اند و اولین نمونه شناخته شده یک پارچ کوچک موجود در موزه بریتانیا بوده که تاریخ آن 1180-1179/576-575 است تاریخ کاشی های باقی مانده نشان می دهد که تولید کاشی درکاشان پس از 1200/597 تا دهه 1330/731 تقریبا بی وقفه ادامه یافت.
تهاجمات مغول موجب یک رکود کوتاه در صنعت کاشی کاشان شد. بنابراین کاشی هایی که بین سده های 1243/641 و 125/653 ساخته شده باشند وجود ندارند. اما همه این ویرانی ها و حملات به سفالگران افراسیاب – شهر قدیمی سمرقند در آسیای مرکزی – یا شهرراقه در فرات آنان را از پای در نیاورد. و به این ترتیب سبک ها و تکنیک های مشابه همچنان ادامه یافته و در کاشی کاری بعد از تهاجمات مغول به کار گرفته شدند و در شکل های جذابتری درکاشی ها و ظرف هایی که اصطلاحا ظرفهای سلطان آباد نامیده می شدند توسعه یافتند و ازحدود سال 1270/669 آثاری که تولید شدند با به کارگیری نقشمایه چینی در مقایسه با نمونه های اولیه قابل توجه تر و بارزتر بودند.
مقبره ها و کاخ ها
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
شیوههای مختلف نگاه به هنر
هنر را از منظرها و به شیوههای مختلفی میتوان نگاه کرد:
الف- زیباشناختی
یکی از این شیوههای بررسی هنر نگاه زیبا شناختی است. مثلاً در ادبیات و هنر، ما میتوانیم در مورد آثار نقد فنی یا ذوقی داشته باشیم. منظور از نقد فنی در ادبیات این است که ما یک اثر ادبی را از منظر صنایع ادبی یا از لحاظ تکنیکهای فنی که در تولید یک اثر هنری به کار میرود بررسی کنیم. به عنوان مثال فرض کنید یک شعر را از لحاظ سبک بررسی میکنیم، میبینیم این شعر غزل و کلاسیک است، غزل آن سبک خراسانی است، سبک خراسانی این ویژگیها را دارد، چهرههای شاخص یا ایدهآل سبک خراسانی این افراد هستند. در واقع میخواهیم ببیینم این شعر در نوع خود تا چه اندازه موفق بوده است و آن استانداردها و معیارهای ایدهآل در غزل مثلاً در سبک خراسانی را تا چه اندازه تامین کرده است. صنایع ادبی در شعر، نثر، داستان و رمان بسیار گسترده است که در واقع این صنایع ادبی را میتوان نقد فنی نامید. یعنی اینکه چقدر اصول و اسلوب شعری را رعایت کرده است.
همچنین نقد ما میتواند یک نقد ذوقی باشد، یعنی اینکه چه مقدار نو آوری در نقد شده است واز چه میزان قریحه و استعداد و خلاقیت در نقد استفاده شده است. از لحاظ معیارهای نوآورانه و خلاقه یک اثر هنری، قضاوتهای مختلفی میتواند وجود داشته باشد.
ب- مطالعه روانکاوانه
ما میتوانیم یک مطالعه روانکاوانه در مورد نقد اثر هنری داشته باشیم. یعنی یک اثر هنری به مثابه یک پدیده روانی تا چه میزان با خصوصیات ذهنی، شخصیتی، تربیتی، عاطفی، فردی و ویژگیهای زیستی انسان خلق کننده اثر هنری و مخاطب اثر هنری قابل سنجش، درک و فهم است؟
به طور کلی از نگاه روانکاوانه به هنر میتوان گفت شعر، داستان، طنز یا هر اثر هنری از جمله نقاشی، مجسمه سازی و... به یک نوعی برخاسته از ویژگیها و انرژیهای درونی انسان است. انسان هنرمند الهام میگیرد و این الهام گرفتن یک منشا درونی دارد. یعنی چیزی به نام نفس در درون هنرمند وجود دارد که این نفس میتواند از محیط، متافیزیک، طبیعت و دیگران چیزهایی را تحت عنوان الهام دریافت کند. از یک طرف در فرایند دریافت الهام یک سری سازوکارهای درونی اتفاق میافتد و از طرف دیگر خود اثر هنری به یک سری ابعاد روانکاوانه انسان بر میگردد یعنی نه تنها خود هنرمند دارای یک نفس الهامپذیری است، بلکه محتوای اثر هنری نیز بازتاب یک مجموعه پدیدههای هنری است، زیرا اثر هنری برای انسان نوشته میشود و برگرفته از ویژگیهای انسانی است. بنابراین ابعاد فردی و روانکاوانه ما در نقد یک اثر هنری دخالت دارد. در نقد روانکاوانه از جمله میتوان به بحثهای فرویدیسم توجه کنیم، اینکه چقدر غریزهها و امیال ما در نقد اثر هنری دخالت دارند. مثلاً یک نگاه این است که هنر برخاسته از غریزه ماست، نگاه دیگر این است که هنر در نتیجه سرکوب شدن غرائز به صورت تخیلهای زیباشناسانه تصعید میشود یا اینکه هنر از جنس تخیل است و چون از جنس تخیل است بنابراین با ابعاد روانی ما خیلی سر و کار دارد. شناخت ساز و کار یا طرز عمل تخیل آدمی در حوزه هنر و میزان بازتابش و بازنماییاش در خود آثار هنری، یا اینکه به چه مقدار ویژگیهای روانکاوانه ذهن جمعی جامعه هنرمند وارد اثر هنری میشود از جمله مباحثی است که در حوزه نقد روانکاوانه جای میگیرد. ما گاهی اوقات روانکاوی را در سطح فردی میبینیم، و گاهی روانکاوی میتواند دارای ویژگی روانکاوی ذهن جمعی باشد. مثلاً ایرانیها در دنیای امروز دارای یک سری ویژگیهایی هستند که آن ویژگیها به صورت عام در تک تک ما مشترک است و ما به آن ویژگیهای ذهن جمعی ایرانیان میگوییم. آن ویژگیها در واقع بر تک تک ما قابل اطلاق است.
بحث جنسیت و روابط جنسی، خوراک و اشکال گوناگون لذتها، غرائز و... میتواند در حوزه نقد روان کاوانه جای گیرد.
|
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
مقدمه
ترکیهی امروز در منتهیالیه غرب آسیا و شرق اروپا قرار دارد. سه درصد خاک ترکیه در قاره اروپا و بقیه در قاره آسیا قرار دارد و به همین دلیل از گذشتههای دور به این منطقه آسیای صغیر گفتهاند. باید اذعان نمود که معرفی و طبقهبندی طرحهای مهم فرش ترکیه به علت خصوصیات خاص آن و از همه مهمتر گرایش بیش از اندازه به طرحهای هندسی، کاری مشکل میباشد. اصولاً کاربرد کلمهی نقوش ساده شده در مورد بسیاری از آنها نیز باید با احتیاط صورت بگیرد. چرا که هویت بسیاری از نگارهها برای ما مبهم است. به این ترتیب نمیتوان نقوش فعلی را استلیزه یا تجرید یافتهی نقوش و حتی اشکال حقیقی دانست. در واقع کاربرد عبارت نماد (سمبول) و موارد مشابه نیز برای طرحهای فرش ترکیه تا حدودی با مشکل توأم است زیرا اصولاً سمبولیسم نیز به آن مفهومی که در فرشهای چین و ترکستان وجود داشته و دارد، در این منطقه رایج نبوده و نیست. شاید بهترین راه برای یافتن پاسخ مناسب، انجام یک بررسی کوتاه از تاریخ شروع فرشبافی در این منطقه باشد که خود نیازمند یک بررسی تاریخی از منطقه آناتولی میباشد.
تاریخچه
بر اساس بررسیهای تاریخی هیتیها اولین گروه از ساکنین این منطقه بودهاند که حکومت پادشاهی هیتیها را تشکیل دادند هیتیها دارای تمدنی درخشان بودند و سنگ نبشتههای زیادی از آنها باقی مانده است. اقوام لیدی نیز در این منطقه سکونت داشتهاند. لیدیها قومی صنعتگر بودند که بویژه در رنگرزی شهرت بسیار داشتند.
کوروش پادشاه ایران آخرین پادشاه لیدی را شکست داد و این سرزمین مدتها ضمیمه امپراتوری ایران گردید.
اقوام متعدد هند و اروپایی و دیگر اقوام همچون یونانیها، ترکمنها، تاتارها، ارمنیها کردها و عربها و خلاصه بسیاری از اقوام مختلف با فرهنگها و صنایع بومی خود کوهستانهای آناتولی را مورد تعرض قرار داده، یا به این منطقه مهاجرت کردهاند و برای مدتی حتی کوتاه بر ساختار سیاسی، اقتصادی و هنری آن سرزمین تاثیر گذاشتهاند.
همچنین تکرار برخی جریانات تاریخی و وقایع که بعدها در سرنوشت اقوام ایرانی و ترک موثر بود، در فراگیری بهتر و بیشتر فنون قالیبافی ترکها از ایرانیان تاثیر زیادی داشته است. از جمله پس از شروع حملات خانمانسوز مغولان در سال 616 هجری قمری به خراسان و دیگر بلاد ایران و عثمانی، به تدریج بسیاری از ترکان مجبور به مهاجرت به طرف سرزمینهای غرب شدن. به این ترتیب تعداد زیادی از صنعتگران و هنرمندان ایرانی نیز برای رهایی از آسیب حمله مغولان با حرکت اقوام ترک همراه شدند. اینان مهارت و هنرهایشان را نیز با خود به سرزمینهای جدید بردند و ترکان به خوبی آنان را به خدمت گرفتند و از مهارتهایشان استفاده کردند.
همچنین سلطان سلیم اول(سلطان ترک) در سال 1514 میلادی تبریز را فتح کرد. این واقعه بیست سال بعد توسط جانشین وی سلطان سلیمان اول تکرار شد. و نیروهای فاتح صنعتگران و هنرمندان را از تبریز به آسیای صغیر کوچ دادند. به این ترتیب تاثیر ادواری هنرمندان ایرانی در قالیبافی ترکیه امری است اجتنابناپذیر که بدون شک از روشن و بدیهی آن تقلید و استفاده از نقوش و حتی شیوههای بافت است.
آنچه راه را برای دستهبندی فرشهای ترکیه (عثمانی) مشکل میسازد استفاده وسیع از نقوش هندسی میباشد. به اعتقاد برخی شاید این امر متأثر از اعتقادات مذهبی ترکان باشد. چرا که ا غلب ترکها سنی مذهب هستند و بر اساس اعتقادات مذهبی خود مجاز به نمایش تصویر انسان و حیوانات و سایر اشکال طبیعی و زنده در فرش نبودهاند. اما ایرانیان شیعه مذهب در این امر محدودیتی نداشتند و به همین دلیل برخی از فرشهای نفیس بافته شده در آسیای صغیر در اثر مراودت و سکونتهای یکجا میان ایرانیان و ترکها برگرفته از هنر ایرانی و به تبع آن آزادی عمل در خلق نقوش میباشد که طرحهای گردان و ملهم از طبیعت از نشانههای آن میباشد.
تقسیمبندی قالیهای عثمانی بر اساس طرح و نقشه:
1) قالیهای بافت کارگاههای شاهی که در واقع به سفارش دربار و وابستگان آنها بافته میشده است. نظیر کارگاههایی که سلطان سلیمان در شهرهای قسطنطنیه و بروسه تأسیس کرده بود. اغلب فرشهایی که در این کارگاهها بافته شدهاند، ملهم از نقوش گردان و گل برگهای طبیعی میباشد. برخی از فرشهای این گروه دارای پشم زبرتر و خشن و رنگهای شفاف است که احتمالاً در کارگاههای خصوصی بافته شدهاند. اما برخی دیگر که دارای الیاف لطیفتر و رنگهای ملایم و زیباتری هستند احتمالاً در کارگاههای شاهی بافته شدهاند. زمینهی اغلب قالیهای این گروه چه در متن و چه در حاشیه قرمز رنگ است و طرحهای تزئینی به رنگهای زرد، سبز، قرمز و آبی با گردهی سفید میباشد. با توجه به طرحهای این فرشها میتوان گفت که قدیمیترین آنها مربوط به اواخر قرن شانزدهم میلادی است. بافت این نوع فرشها که عموماً بر اساس گل و برگهای گردان و نقوش زیبای طبیعی است هم اکنون در ترکیه رواج دارد.
|